جریان اصول گرائی موضوعات انتقال مرتبط با این مرحله از تکامل نظام را نمی فهمد!
بازنشر: غفلت از الزامات تکامل/
بسم الله الرحمن الرحیم
روزنامه کیهان در روز یکشنبه 16 مرداد 1390- شماره 19993- مقاله ای با عنوان غفلت از الزامات تکامل را منتشر کرد؛ که دو روز بعد در خبرگزاری فارس بازنشر شد. در این مقاله به غفلت جریان اصولگرائی کشور از "موضوعات انتقال نظام" اشاره شده است. متن کامل این مقاله را در ادامه بخوانید:
برای آنان که به تکامل، تعالی و پیشرفت نظام جمهوری اسلامی می اندیشند؛ شناسائی «موضوعات انتقال نظام» به مراحل تکامل خود یک دغدغه محسوب می گردد.
سخن ازموضوعات انتقال نظام آنگاه اهمیت می یابد که به مرحله ای و تدریجی بودن تکامل بیندیشیم.
مرحله ای بودن تکامل و پیشرفت حکم می کند که در هر مرحله از تکامل موضوعات مرتبط با دستیابی به آن مرحله را شناسائی نماییم و در گام بعد برای تحقق آنها برنامه ریزی نماییم.
به عنوان مثال اگر نظام اسلامی مرحله پیش رو از تکامل خود را نهادینه شدن قطعی شاخص های اجتماعی اسلام از قبیل استکبارستیزی، عدالت محوری، معنویت گرائی و... در جامعه از طریق دستیابی به الگوی پیشرفت اسلامی- می داند[1]؛ این امر بدون برنامه ریزی برای موضوعات متناسب با این شاخص ها محقق نمی شود. به عبارت دیگر تثبیت گفتمان شاخص محور در برنامه ریزی کلان نظام اسلامی، نیازمند شناسائی موضوعات مرتبط با این مرحله از تکامل و همچنین شناسائی موضوعات ضدتکامل در این مرحله است و انتقال به مرحله تعریف شده از تکامل با تکیه صرف به «اوصاف تکامل» بدون توجه به موضوعات متناسب با مراحل تکامل، امری نظری و غیرکاربردی و زمینه سازی غافلانه برای تقویت جریان سکولار و غرب زده سیاسی در جامعه ایران است.
مفاد مقال فوق تذکر به غفلت جریان اصولگرا از موضوعات متناسب با مرحله فعلی تکامل نظام است. این جریان در ایام انتخابات و سایر مناسبت ها- صرفا توجه به اوصاف و شاخص های اصولگرایی را ملاک گزینش اعضای این جریان قرار می دهد و در بسیاری از موارد هم نگاهی حداقلی به شاخص ها و اصول دارد. این غفلت در جریان اصولگرا تا آنجا پیش می رود که در بسیاری از موارد اعضای این جریان درک روشنی از موضوعات مرتبط با اصول مورد نظر خود ندارند.
به عنوان مثال با اینکه بدون تولید الگوی پیشرفت اسلامی عملا امکانی برای تحقق شاخصه های اجتماعی اسلامی در جامعه وجود ندارد ولی کاملا واضح است که این جریان در غفلتی مضمن نسبت به این موضوع قرار دارد.
در مثالی دیگر بسیار واضح است که با وضعیت فعلی مصرف در کشور به سرعت به سوی وابستگی پیش می رویم ولی در عمل برنامه روشنی برای اصلاح الگوی مصرف در همه ابعاد ارائه نشده است. همچنین موضوعاتی همچون تحول در علوم انسانی و بیداری اسلامی هم از این غفلت بی نصیب نمانده اند و جریان اصولگرا به موضوعات متناسب با اصول خود بی توجه است.
جریان اصولگرا در بهترین وضعیت علاوه بر تأکید بر اصول انقلاب توجه ویژه ای به فصل الخطاب بودن رهبری و ولایت فقیه دارد ولی به هیچ عنوان توجه ندارد که هویت اصلی ولایت فقیه به فصل الخطاب بودن او بازگشت ندارد بلکه این تشخیص صحیح ولی فقیه [2] از موضوعات انتقال نظام است که قدرت ولایت اجتماعی برای ولایت فقیه را ایجاد می نماید.
به هر حال غفلت از موضوعات انتقال نظام خلائی مهم برای جریان اصولگرای کشور محسوب می شود؛ که در سال های آینده این غفلت های بزرگ هزینه های بزرگی را بر نظام اسلامی تحمیل خواهد نمود.
بعضی سؤال می کنند که این مقطع زمانی به چه مناسبت است؟ بعد از آن که اصل ضرورتش را قبول می کنند و قبول دارند، سؤال می کنند که چرا قبلا این کار انجام نگرفته، یا چه ضرورتی وجود دارد که حالا این کار انجام بگیرد؟ خوب، فاصله زیادی نشده است. برای این فرایندی که به منظور ایجاد و تدوین یک چنین الگوئی حتما طی خواهد شد، این سی سال، زمان طولانی ای نیست. تجربه ها متراکم می شود، معرفت ها انباشته می شود، اوضاع و احوال سیاسی اقتضاء می کند؛ بعد به نقاطی می رسیم که مجهول بوده است و اینها را ان شاءالله معلوم خواهیم کرد. به نظر من در این مقطع، ظرفیت کشور، یک ظرفیت مناسبی است. البته گفته شد که برای تدوین یک چنین الگوئی، ما توانائی فکری نداریم. نمی توانیم این را قبول کنیم. ظرفیت های کشور، ظرفیت های زیادی است. تا آن حدی که بنده اطلاع پیدا می کنم، به نظرم ظرفیت های بالفعل شده بسیار خوبی وجود دارد؛ هم در حوزه دانشگاهی، هم در حوزه علمیه قم و بعضی حوزه های دیگر. علاوه بر این، استعدادها و ظرفیتهائی وجود دارد که می شود اینها را با مطالبه بالفعل کرد؛ اینها را وسط میدان آورد. ما اگر امروز این کار را شروع نکنیم و دنبال نکنیم، مطمئنا عقب خواهیم ماند و ضرر خواهیم کرد؛ لذاست که بایستی حتما این حرکت که اینجور طراحی شده، پیش برود.
بیانات امام خامنه ای در نخستین نشست «اندیشه های راهبردی» 10/9/1389
[2] هدف دومی که ما از تشکیل این جلسه داشته ایم، این است که یک فرهنگ و یک گفتمان، اول در میان نخبگان و به تبع آن در سطح عموم جامعه به وجود بیاید. همین حرفهائی که شما امشب بیان کردید، وقتی در سطح جامعه منتشر شود، ذهن نخبگان و سپس ذهن عموم مردم را به یک سمت اساسی سوق خواهد داد؛ اندیشیدن در مورد الگوی توسعه و مدل حرکت به سمت جلو، احساس اینکه باید در این زمینه مستقل باشیم و روی پای خومان بایستیم، عیوب وابستگی و تکیه کردن به الگوهای بیگانه گسترش خواهد یافت. ما امروز به این احتیاج داریم. متأسفانه جامعه نخبگانی ما هنوز در بخشهای مهمی از این مسئله به یک نتیجه صحیح و درست نرسیده اند؛ که این باید اتفاق بیفتد و به حول و قوه الهی اتفاق خواهد افتاد.
هدف سوم ما هم این است که بالاخره برای اداره کشور در ده ها سال آینده، لازم است جاده سازی کنیم، ریل گذاری کنیم. این جلسه و جلسات مشابه، به این ریل گذاری و جاده سازی منتهی خواهد شد. اینها اهداف ماست از تشکیل این جلسه و جلسات بعدی که ان شاء الله تشکیل خواهد شد.
بنابراین کار متعلق به اشخاص و مقامات نیست، کار متعلق به بنده نیست؛ این کار همه است. همه ما در زمینه این کاری که دارد انجام می گیرد، مسئولیت داریم. هر کدام به قدر توانایی های خودمان، ظرفیت های خودمان، سعه و شعاع قدرتی که در اختیار ما هست، در این زمینه مسئولیم، که باید ان شاءالله دنبال کنیم. این یک مطلب.